• وبلاگ : خلوت دلهاي عاشق
  • يادداشت : چرا بنويسم
  • نظرات : 3 خصوصي ، 59 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سعاد 

    سلام خاله ويداي گلم..

    از ديشب تا به الان به حسين برادر دوستم فکر ميکنم اون داره مي ميره...........کاش بميره.........داره عذاب مي کشه............عذاب................دلم گرفته...هوا هواي نوشتن هم نيست..................

    به اين تظاهرات اميد دارم به اين اميد دارم که کار شما و کورش درست بشه هر چند مدتي رو در استرس و اضطراب بسر مي بريد

    ولي بااينکه هميشه اميد دارم به حسين اميدم رو از دست دادم.............بايد تو خودم جستجو کنم ببينم چي باعث شده از خوب شدن حسين نااميد بشم... آيا روح من از واقعيتي آگاه هست؟ يا اينکه دوچار ياس شدم...نمي دونم گيج شدم.......دوست دارم شما به دنياي وبلاگ نويسها برگرديد من زماني امدم که شما رفته بوديد ...........همه شديم اعضاي يک گروه باهم مي ريم ولي حتما يه روز همه باهم برمي گرديم.......دوست دارم